حدیث شریف ثقلین، یکى از معدود احادیث معتبری است که در منابع حدیثى شیعه و اهل سنّت، با طرق مختلف روایت شده و صدور آن از پیامبر اکرم(ص)، قطعى، غیر قابل تردید و مورد اتّفاق عموم مسلمانان است.
با توجه به اینکه در این توصیه سرمدی، نحوه تعامل با گرانبهاترین میراثهای نبوی در قالب «تمسّک به قرآن و عترت (ع)» مطرح و صیانت اسلام و مسلمانان در گرو این دستآویزی بیان شده است، نگارنده این پایاننامه درصدد تبیین مبنا و معنای این حقیقت اصیل و تحلیل این وصایت آسمانی برآمده و پس از بررسی سندی و محتوایی حدیث ثقلین، در طی فصولی چند در مقام حقیقتشناسی تمسّک، به بررسی لغوی، اصطلاحی، روایی و تحلیل شناختی، عاطفی و رفتاری آن پرداخته است.
بررسیهای صورت گرفته در طی این پژوهش چنین به دست میدهد که واژه «تمسک»، در کنار دیگر تعابیر موجود در سایر منقولات حدیث ثقلین، دلالت بر وجوب تبعیّت و اطاعت مطلق و بدون قید و شرط دارد. براساس معارف وحیانی و عرفانی، تمسّک و اعتصام به حبل الله نخستین گام در کمال علمی و عملی در امر دین بوده و پایه و اساس همه خوبیها و ارزشها به شمار میآید. از طرف دیگر، امت اسلام، در درجه اول مأمور به تمسک به امام معصوم (ع) هستند و از همینجا نقش حیاتی و راهبردی ولایت و امامت در شؤون مختلف دینداری فرد مسلمان مشخص میگردد؛ به دیگر سخن، دینداری و خدامحوری جز از راه تمسّک به حبل الله المتین که همان ولایت اولیاء و مقربین است، حاصلشدنی نیست.
تمسک به قرآن در حقیقت اعتصام کامل به کتاب الهی جهت دریافت صحیح نظام فکری، قلبی و رفتاری در حوزههای فردی، خانوادگی، اجتماعی و حتی جهانی است که البته بلوغ این اعتصام در اقتدا و سپردن حکم و حاکمیت به پیشوایان الهی و تشکیل حکومت، تحت عنوان «اقامه ما انزل الله» و قبول قضاوت و رهبری ایشان در جامعه است.