چکیده
این مقاله میان مدل کسب و کار شرکتی یک سازمان و مدل های کسب و کاری واحدهای مختلف آن تفکیک قایل می شود. هدف ایجاد بینشی جدید راجع به چگونگی اثر فرایند شناختی مدیران اجرایی بر تصمیم های مربوط به دگرگونی مدل کسب و کار شرکتی است. تمزکز مقاله به طور خاص بر آگاهی مدیران ارشد از شناخت درونسازمانی، یعنی شناخت مشترک مدیران سطح بالای سازمان و ذینفعان درباره سازمان و کسب و کارش در صنعت و نهادهایی که در آن فعالیت می کند، است. در ادامه برای تایید کار نظری خود، یک مورد مطالعه گذشته نگر از دگرگونی و تغییر در مدل کسب و کار شرکت نوکیا بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ که نتایج موفقیت آمیزی داشته است را بررسی می کنیم. از یافته های پژوهش برمی آید که در فرایند دگرگونی مدل کسب و کار شرکت نوکیا، از رتبه اعتباری فعلی کسب و کارهایش به عنوان معیاری برای انتخاب کارهایی که باید حفظ شوند و آنهایی که لازم است واگذار شوند، استفاده شده است. به علاوه کسب و کارهایی که در مدل خود عناصری دارند که شکست شرکت در گذشته منسوب به آنهاست باید واگذار شوند.
مقاله انگلیسی فایل را می توانید از بخش فایل همراه دانلود کنید: فایل همراه: [ دانلود رایگاه فایل همراه ]